English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (4727 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
handicap U مسابقه ارابه رانی با دادن امتیاز از محل شروع به نسبت مسابقه امتیاز دادن به شرکت کنندگان
handicaps U مسابقه ارابه رانی با دادن امتیاز از محل شروع به نسبت مسابقه امتیاز دادن به شرکت کنندگان
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
harness race U مسابقه ارابه رانی
matinees U مسابقه ارابه رانی در روز
matinTes U مسابقه ارابه رانی در روز
matinee U مسابقه ارابه رانی در روز
row a race U مسابقه کرجی رانی دادن
dragger U شرکت کننده در مسابقه اتومبیلرانی سرعت شرکت کننده درمسابقه سرعت موتورسیکلت رانی شرکت کننده در مسابقه قایقرانی سرعت
campaing U شرکت دادن اسب در یک دوره مسابقه
match points U اخرین امتیاز برای بردن مسابقه
match point U اخرین امتیاز برای بردن مسابقه
free handicap U مسابقه با امتیاز تعادلی برای اسبها
blocked U یک دوره مسابقه بیلیارد برای رسیدن به امتیاز معین
block U یک دوره مسابقه بیلیارد برای رسیدن به امتیاز معین
blocks U یک دوره مسابقه بیلیارد برای رسیدن به امتیاز معین
winter book U تعیین امتیاز شرطبندی درزمستان برای مسابقه فصل بعد
odd U امتیاز دادن
odder U امتیاز دادن
oddest U امتیاز دادن
awarding of points U امتیاز دادن
handicap U امتیاز دادن اشکال
handicaps U امتیاز دادن اشکال
lincense U اجازه یا پروانه یا امتیاز دادن به
investiture U سرمایه گذاری دادن امتیاز
investitures U سرمایه گذاری دادن امتیاز
wipe out U شکست دادن حریف با امتیاز زیاد
lodd of down U از دست دادن امتیاز فرود به علت پنالتی
dragway U مسیر مسابقه موتورسیکلت رانی سرعت مسیر مسابقه قایقرانی سرعت
dragstrip U مسیر مسابقه موتورسیکلت رانی سرعت مسیر مسابقه قایقرانی سرعت
try U کسب 3 امتیاز با تماس دادن توپ با زمین در خط دروازه حریف
tries U کسب 3 امتیاز با تماس دادن توپ با زمین در خط دروازه حریف
conditional race U مسابقه مشروط با ارابه
headstart U امتیاز در شروع
point after touchdown [یک امتیاز با گذراندن توپ بر فراز دروازه با ضربه پا پس از کسب شش امتیاز با رسیدن به پشت خط پایان]
overtime U وقت نامحدودپس از تساوی در امتیاز 41برای کسب دو امتیاز
tourney U مسابقه دادن
competes U مسابقه دادن
competed U مسابقه دادن
compete U مسابقه دادن
to scamper U مسابقه دادن
par in U پایان دادن بازی گلف با کسب امتیاز استاندارد در بخشهای باقیمانده
handicaps U امتیاز برای ایجاد تعادل امتیاز تعادلی
handicap U امتیاز برای ایجاد تعادل امتیاز تعادلی
goal light U چراغ قرمز پشت دروازه لاکراس برای نشان دادن امتیاز در هر بار
auto racing U مسابقه اتومبیل رانی
sprinting U مسابقه اتومبیل رانی
regatta U مسابقه کرجی رانی
regattas U مسابقه کرجی رانی
race U مسابقه دادن بسرعت رفتن
raced U مسابقه دادن بسرعت رفتن
races U مسابقه دادن بسرعت رفتن
bump start U اغاز مسابقه با هل دادن موتورسیکلت
paces U شریک نوبتی بازیگر بودن بدون گرفتن امتیاز و تنها برای استراحت دادن به او
paced U شریک نوبتی بازیگر بودن بدون گرفتن امتیاز و تنها برای استراحت دادن به او
pace U شریک نوبتی بازیگر بودن بدون گرفتن امتیاز و تنها برای استراحت دادن به او
trialling U مسابقه ازمایشی موتورسیکلت رانی
drag racing U مسابقه موتورسیکلت رانی سرعت
moto U بخشی از مسابقه موتورسیکلت رانی
to show somebody up [in a competition] U کسی را شکست دادن [در مسابقه ورزشی]
prodify U تغییر دادن در تولیداتومبیلهای مسابقه طبق مقررات
off road racing U مسابقه موتورسیکلت رانی در زمینهای ناهمواربطول چند صد مایل
speedway U مسابقه موتورسیکلت رانی بین تیمهای 4 نفره درمسیرهموارخاکی
experimental free handicap U دادن وزن اضافی ازمایشی به اسبها برای مسابقه اینده
tirm oval U پیست مسابقه اتومبیل رانی به شکل مثلث با گوشههای قوسی
hash mark U خط شروع مسابقه
scratch line U خط شروع مسابقه
trig U خط شروع مسابقه
tracked U پیست مسابقه اتومبیل رانی یا اسبدوانی مسیر بیضی شکل دو و میدانی
track U پیست مسابقه اتومبیل رانی یا اسبدوانی مسیر بیضی شکل دو و میدانی
lap money U جایزه نقدی برای موفقیت درهر دور مسابقه اتومبیل رانی
tracks U پیست مسابقه اتومبیل رانی یا اسبدوانی مسیر بیضی شکل دو و میدانی
flying start U شروع مسابقه اتومبیلرانی
kick off U شروع مسابقه فوتبال
hurdling U شرکت در مسابقه دو بامانع
grid U موقعیت اتومبیلها در شروع مسابقه
grids U موقعیت اتومبیلها در شروع مسابقه
offsetting U مبدا نقطه شروع مسابقه
offset U مبدا نقطه شروع مسابقه
walkers U شرکت کننده در مسابقه راهپیمایی
walker U شرکت کننده در مسابقه راهپیمایی
skull practice U کلاس تعلیم فنون مسابقه جلسه مشورت درباره مسابقه
hooligan U مسابقه جبرانی در مسیرخاکی برای اتومبیلهایی که در مسابقه اصلی شکست خورده اند
hooligans U مسابقه جبرانی در مسیرخاکی برای اتومبیلهایی که در مسابقه اصلی شکست خورده اند
hurdler U شرکت کننده در مسابقه پرش از مانع
cup of coffeen U شرکت کوتاه بازیگر کم تجربه در مسابقه
deathlete U شرکت کننده در مسابقه دهگانه دو و میدانی
pentathlete U شرکت کننده در مسابقه پنجگانه دو و میدانی
sack race U مسابقه دو درحالیکه پای مسابقه دهنده در کیسه پیچیده
tug of war U مسابقه طناب کشی مسابقه برای برتری یافتن
dump U شکست دادن حریف درمسابقه موتورسیکلت رانی یااتومبیل رانی یا قایق قایقرانی سرعت
holes U نقطه شروع مسابقه قایقهای موتوری سوراخ
holing U نقطه شروع مسابقه قایقهای موتوری سوراخ
daclare U حذف نام اسب پیش از شروع مسابقه
holed U نقطه شروع مسابقه قایقهای موتوری سوراخ
hole U نقطه شروع مسابقه قایقهای موتوری سوراخ
moto cross U مسابقه موتورسیکلت رانی درمسیر خاکی محدود تپه و پیچ جاده و پرش در دو بخش 03یا 54 دقیقه
rugby point U امتیاز 3 یا 4 برای رساندن توپ به پشت خط پایان امتیاز 2 برای ضربه با پاوفرستان توپ از روی دروازه
quarterfinalist U کسیکه در مسابقه یک چهارم نهایی شرکت میکند
to bar somebody from a competition U شرکت در مسابقه ای را برای کسی ممنوع کردن
observer U گواه تعیین شده از طرف کمیته برگزارکننده مسابقه گلف برای گزارش دادن نقض مقررات به داور
observers U گواه تعیین شده از طرف کمیته برگزارکننده مسابقه گلف برای گزارش دادن نقض مقررات به داور
air start U طرز قرارگرفتن هواپیما درهوا در شروع مسابقه هواپیمابری
pits U منطقه خارج ازمسیر برای رسیدگی به انها که ضمن مسابقه اتومبیل رانی به کمک نیازدارند شکاف عمودی درکوه
pit U منطقه خارج ازمسیر برای رسیدگی به انها که ضمن مسابقه اتومبیل رانی به کمک نیازدارند شکاف عمودی درکوه
selling plater U اسب مسابقه قابل خرید پس از مسابقه
opener U مسابقه نخست ازدو مسابقه متوالی
off roader U شرکت کننده در مسابقه مخصوص در مسیر طولانی در زمینهای ناهموار
To stay the course . U تا آخر ماندن ( به مسابقه و مبارزه وغیره تا آخر ادامه دادن )
starting fee U مبلغی که صاحب اسب برای کسب اجازه شرکت در مسابقه شرطبندی می پردازد
senior U مسابقه گلف برای بازیگران بالاترازسن معین بازیگر سالمند مسابقه دو برای بالاترین سطح بدون شرط سنی
seniors U مسابقه گلف برای بازیگران بالاترازسن معین بازیگر سالمند مسابقه دو برای بالاترین سطح بدون شرط سنی
tailgate party [American E] U پیکنیک روی درب عقب ماشینها در توقفگاه خودرو قبل از شروع مسابقه ورزشی [در آمریکا]
defines U 1-ثبت دادن یک مقدار به متغیر. 2-نسبت دادن خصوصیات پردازنده یا داده به چیزی
define U 1-ثبت دادن یک مقدار به متغیر. 2-نسبت دادن خصوصیات پردازنده یا داده به چیزی
defined U 1-ثبت دادن یک مقدار به متغیر. 2-نسبت دادن خصوصیات پردازنده یا داده به چیزی
defining U 1-ثبت دادن یک مقدار به متغیر. 2-نسبت دادن خصوصیات پردازنده یا داده به چیزی
match play U مسابقه گلف بین دو نفر یا دوتیم مسابقه بولینگ بین دونفر
communications stallite corporation U یک شرکت تحت مالکیت خصوصی است که امتیاز ان توسط کنگره ایالات متحده امریکا به منظور مخابره سیگنالهای صوتی وتلویزیونی و تصویری ماهواره صادر شده است
badminton U بازی انفرادی یا دو نفره در زمین به طول 04/31 متر و عرض 01/6متر برای دونفره و 81/5متر در 01/6 متر برای انفرادی و شامل سه گیم وهر گیم 51 امتیاز برای مردان و 11 امتیاز برای زنان
play off U درمسابقه حذفی شرکت کردن وابسته به مسابقات حذفی مسابقه حدفی
harness racing U ارابه رانی تک اسبه
assign U نسبت دادن تخصیص دادن
assigned U نسبت دادن تخصیص دادن
assigns U نسبت دادن تخصیص دادن
assigning U نسبت دادن تخصیص دادن
stables U گروه اتومبیلهای مسابقه زیرنظریک سازمان گروه اسبهای مسابقه زیر نظر یک سازمان
stable U گروه اتومبیلهای مسابقه زیرنظریک سازمان گروه اسبهای مسابقه زیر نظر یک سازمان
harness horse U اسب مخصوص ارابه رانی
attributable U قابل نسبت دادن نسبت دادنی
kite track U مسیر ارابه رانی به شکل گلابی
quadrangular meet U مسابقه شنای دورهای بین 4تیم مسابقه دورهای بین 4تیم با محاسبه مجموع امتیازهای فردی
hopple U وسیلهای به پای اسب برای وادار کردن او به گامهای معین در ارابه رانی
hobbled U وسیلهای به پای اسب برای وادار کردن او به گامهای معین در ارابه رانی
hobble U وسیلهای به پای اسب برای وادار کردن او به گامهای معین در ارابه رانی
hobbling U وسیلهای به پای اسب برای وادار کردن او به گامهای معین در ارابه رانی
hobbles U وسیلهای به پای اسب برای وادار کردن او به گامهای معین در ارابه رانی
slalom U مسابقه مارپیچ قایقرانی مارپیچ کوچک اسکی مسابقه اسکی روی اب مارپیچ
slaloms U مسابقه مارپیچ قایقرانی مارپیچ کوچک اسکی مسابقه اسکی روی اب مارپیچ
ice racing U مسابقه سرعت روی یخ مسابقه روی یخ
ascribing U نسبت دادن
ascribes U نسبت دادن
imputed U نسبت دادن
credited U نسبت دادن
to put down U نسبت دادن
imputation U نسبت دادن
relativization U نسبت دادن
assion U نسبت دادن
lay to U نسبت دادن به
ascribe U نسبت دادن
impute U نسبت دادن
ascribed U نسبت دادن
attribution U نسبت دادن
attributing U نسبت دادن
attributes U نسبت دادن
credit U نسبت دادن
imputing U نسبت دادن
crediting U نسبت دادن
credits U نسبت دادن
attribute U نسبت دادن
imputes U نسبت دادن
reduces U تحویل دادن کاهش دادن تنزل دادن تقلیل دادن
reducing U تحویل دادن کاهش دادن تنزل دادن تقلیل دادن
reduce U تحویل دادن کاهش دادن تنزل دادن تقلیل دادن
plus U امتیاز
priviege U امتیاز
royalty U حق امتیاز
privilege U امتیاز
pre eminence U امتیاز
licenses U امتیاز
act of grace U امتیاز
prerogatives U امتیاز
chartering U امتیاز
licence U امتیاز
charters U امتیاز
charter U امتیاز
licences U امتیاز
credit U امتیاز
advantage U امتیاز
royalties U حق امتیاز
pas U امتیاز
prerogative U امتیاز
chartered U امتیاز
run U یک امتیاز
point U امتیاز
francs U امتیاز
game bird U یک امتیاز
prominence U امتیاز
distinction U امتیاز
franchises U امتیاز
rectum U امتیاز
rectums U امتیاز
concession U امتیاز
distinctions U امتیاز
franc U امتیاز
credited U امتیاز
scoreless U بی امتیاز
ads U امتیاز
leases U امتیاز
lease U امتیاز
crediting U امتیاز
credits U امتیاز
upper hand U امتیاز
Recent search history Forum search
1To be capable of quoting
2دلیل قرار دادن no1 بجای number 1
2دلیل قرار دادن no1 بجای number 1
1 In last fit, DOS starts at high addresses and works downward
2من نمیتونم از دیکشنری فارسی به انگلیسی استفاده کنم چرا
1Profiles are unique pages where one can ‘‘type oneself into being’’
1شركت در مسابقه
1They decided to buy the company outright.
1to take a spell at whell
1Poked back
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com